کوروشکوروش، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

کوروش پسر عزیز ما

بدون عنوان

سلام بچه من یعنی میشه یه روز تو توی بغل من باشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ امروز رفتیم دکتر ، منو بابا محمدت گفت همه آزمایشای من سالمه باید بابایی هم آزمایش بده تا دوباره مشکلی پیش نیاد... ولی بابات کلی ناراحت شدو قهر کرده منم دیگه امروز اصلاً باهاش حرف نزدم آخه من چیکار کنم ؟ از بس غصه خوردم مردم خدایا بچه منو به من زودی بده مواظب خودت باش بچه من سلام عزیزم دیشب بابایی  نادم و پشیمان برگشت گل هم خریده بود آشتی کردیم .... بابایی اعتراف کرد که بیخودی ناراحت شده و برای اینکه تو بیایی سالم پیشه ما اون هم باید چیزای موقوی بخوره آزمایش هم بده عسل مامان مواظب خودت باش من برم دنبال کارام بوووووووووووووووووسسسسسسسسسسسسس ...
28 ارديبهشت 1390

من میخوام مامانت باشم

سلام عزیزه دله مامان خوبی طلا جونم ؟ امروز تو شرکت رفتم ناهار خاله مهدیه نی نی داره فکر کنم سه ماهشه .... انقدر حسودیم شد........... که خدا میدونه .... اگر تو بوده دوماه بزرگتر بودی مامان جونم خدا کنه تو بیای.... بعد از ناهار به بابا محمدت زنگ زدم گفتم دلم گرفته از بس تو نیستی.... گفتش ایشالا میای مامانی اگه تو بیای هم بازی داری ، پسر خالت روزبه پسر داییت پارسا من دلم میخواد اتاقتو خوشگل بچینم برات فرش قشنگ دیدم بیای برات میخرم حتماً خوشت میاد دوست دارم تو از وجود منی مواظب خودت باش کوچولوی مامان ...
20 ارديبهشت 1390

جیگر مامان

مامانی امروز عکس یه نی نی دیدم خیلی خوشگل بود مثل تو ........... امروز خیلی بهترم ولی بیشتر منتظرت هستم کاش این روزا زود بگذره تا تو رو خدا بما بده تا ببینی من چقدر عاشقتم تو جیگر مامانی ...
12 ارديبهشت 1390

کوچولوی من

هر روز میام تو نت تا ببینم چی شد که تو زودی از دل مامانی رفتی منو تنها گذاشتی .... چیکار کنم که دیگه این اتفاق نیفته.... دو هفته دیگه یه دکتر دیگه وفت گرفتم ببینم اون چی میگه ولی مامانی من میدونم که تو میای .... آخه دلت میاد من و بابا محمدت منتظرت باشیم .... ما باشیم بدون تو اصلا خوش نمیگذره... همش جات خالیه من خیلی بی حوصله میشم و هی گریه میکنمو هی باباییت میاد منو دلداری میده منم هی باز تو دلم غصه بخورم .... عزیزه دلم دوست دارم مواظب خودت باش
10 ارديبهشت 1390

سلام مامان جون

سلام عزیزم من مامان مرضیه تو هستم امروز با بابا محمدت رفتیم دکتر برای اینکه بیبینیم تورو بیاریم چیکار کنیم دکتر به من قرص دادش گفت سه ماه دیگه دست به کار بشیم تا خدا کمک کنه تو بیای توی خونه ما عزیزم دوست دارم خیلی هم دلم برات تنگ شده
10 ارديبهشت 1390
1